سید خراسانی

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سید خراسانی خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

یک‌شنبه هفدهم ذی‌الحجّة سال دهم هجری قمری، 26 اسفند سال دهم هجری شمسی، هفدهم مارس 632 میلادی


کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدّس پنج نور پاک، پیامبر، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام- که این کاروان را بر افلاکیان شرف می‌بخشد- پس از گذشتن از “عُسفان” به “قُدَید” رسیده است و اینک تا “جحفه” که “غدیرخم” کنار آن قرار دارد، راهی باقی نیست.
کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدّس پنج نور پاک، پیامبر، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام- که این کاروان را بر افلاکیان شرف می‌بخشد- پس از گذشتن از “عُسفان” به “قُدَید” رسیده است و اینک تا “جحفه” که “غدیرخم” کنار آن قرار دارد، راهی باقی نیست.

آنچه در غدیر برای مردم بیان می‌شود بزرگترین پیام اسلام، یعنی ولایت اهل بیت علیهم السلام می‌باشد که اهمیّت آن از هر اصل دیگری در اسلام برتر است. نماز که خود ستون دین است، به هنگام سفر، کوتاه و شکسته خوانده می‌شود و در حالاتی، ساقط است یا روزه بر کهن‌سالان و بیماران و مسافران حرام شمرده شده است؛ اما ولایت بر هر زن و مرد، پیر و جوان، کوچک و بزرگ…. واجب است و تخلّف از آن در هیچ هنگامی جایز نیست. غدیر خود حکایتِ متخلّف از ولایت را چنین گزارش می‌کند: 

در آخرین ساعات روز سوم واقعة غدیر یعنی 21 ذی‌الحجه، “حارث فِهْری” با دوازده نفر از یارانش نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می‌آید: ای محمّد، سؤالی دارم! این که دربارة علیّ‌بن ابی‌طالب گفتی: «مَن کنتُ مولاهُ فَعلیٌّ مَولاه..» از جانب پروردگار بود یا گفتة خود توست؟

پیشوای اسلام پاسخ می‌دهد: «خداوند به من وحی کرده است و واسطة بین خدا و من، جبرئیل است. من اعلام کنندة پیام خداوندم و بدون اجازة پروردگارم خبری نمی‌دهم.» مرد نگون‌بخت بد نهاد می‌غرّد: «خدایا! اگر آن چه محمّد می‌گوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر من بیفکن و عذابی دردناک فرو فرست.»

همین که سخن حارث تمام می‌شود و به راه می‌افتد، خداوند سنگی از آسمان بر او می‌فرستد که وی را دردم هلاک می‌گرداند و ماجرای اصحاب فیل، در برابر دیدگان یکصدوبیست هزار حاضر در وادی غدیر، تکرار می‌شود. آن گاه فرشتة وحی فرود می‌آید:

«سَأَلَ سائلُ بِعذابٍ واقعٍ ، للکافرینَ لیسَ لَهُ دافعٌ» (معارج/1و2)1

«سؤال کننده‌ای، عذابی را که وقوعش حتمی است طلب می‌کند. (او بداند که این عذاب) کافران را در برمی‌گیرد و هیچکس را توان دفعِ آن نیست.»

بر دشمن علی لعنت
--------------------------------------------------------------------------------

1. مدارک علمای شیعه: بحارالانوار/37/ص136، الغدیر/1/ص239 و برخی مدارک مربوط به اهل سنّت: تفسیر غریب القرآن حافظ ابو عبید هروی، دعاه الهداه حاکم حسکانی
یک‌شنبه هفدهم ذی‌الحجّة سال دهم هجری قمری، 26 اسفند سال دهم هجری شمسی، هفدهم مارس 632 میلادی

کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدّس پنج نور پاک، پیامبر، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام- که این کاروان را بر افلاکیان شرف می‌بخشد- پس از گذشتن از “عُسفان” به “قُدَید” رسیده است و اینک تا “جحفه” که “غدیرخم” کنار آن قرار دارد، راهی باقی نیست.
کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدّس پنج نور پاک، پیامبر، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام- که این کاروان را بر افلاکیان شرف می‌بخشد- پس از گذشتن از “عُسفان” به “قُدَید” رسیده است و اینک تا “جحفه” که “غدیرخم” کنار آن قرار دارد، راهی باقی نیست.

آنچه در غدیر برای مردم بیان می‌شود بزرگترین پیام اسلام، یعنی ولایت اهل بیت علیهم السلام می‌باشد که اهمیّت آن از هر اصل دیگری در اسلام برتر است. نماز که خود ستون دین است، به هنگام سفر، کوتاه و شکسته خوانده می‌شود و در حالاتی، ساقط است یا روزه بر کهن‌سالان و بیماران و مسافران حرام شمرده شده است؛ اما ولایت بر هر زن و مرد، پیر و جوان، کوچک و بزرگ…. واجب است و تخلّف از آن در هیچ هنگامی جایز نیست. غدیر خود حکایتِ متخلّف از ولایت را چنین گزارش می‌کند: 

در آخرین ساعات روز سوم واقعة غدیر یعنی 21 ذی‌الحجه، “حارث فِهْری” با دوازده نفر از یارانش نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می‌آید: ای محمّد، سؤالی دارم! این که دربارة علیّ‌بن ابی‌طالب گفتی: «مَن کنتُ مولاهُ فَعلیٌّ مَولاه..» از جانب پروردگار بود یا گفتة خود توست؟

پیشوای اسلام پاسخ می‌دهد: «خداوند به من وحی کرده است و واسطة بین خدا و من، جبرئیل است. من اعلام کنندة پیام خداوندم و بدون اجازة پروردگارم خبری نمی‌دهم.» مرد نگون‌بخت بد نهاد می‌غرّد: «خدایا! اگر آن چه محمّد می‌گوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر من بیفکن و عذابی دردناک فرو فرست.»

همین که سخن حارث تمام می‌شود و به راه می‌افتد، خداوند سنگی از آسمان بر او می‌فرستد که وی را دردم هلاک می‌گرداند و ماجرای اصحاب فیل، در برابر دیدگان یکصدوبیست هزار حاضر در وادی غدیر، تکرار می‌شود. آن گاه فرشتة وحی فرود می‌آید:

«سَأَلَ سائلُ بِعذابٍ واقعٍ ، للکافرینَ لیسَ لَهُ دافعٌ» (معارج/1و2)1

«سؤال کننده‌ای، عذابی را که وقوعش حتمی است طلب می‌کند. (او بداند که این عذاب) کافران را در برمی‌گیرد و هیچکس را توان دفعِ آن نیست.»


--------------------------------------------------------------------------------

1. مدارک علمای شیعه: بحارالانوار/37/ص136، الغدیر/1/ص239 و برخی مدارک مربوط به اهل سنّت: تفسیر غریب القرآن حافظ ابو عبید هروی، دعاه الهداه حاکم حسکانی
رررر


[ دوشنبه 90/8/23 ] [ 12:33 صبح ] [ سید امین افضلی ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه