سید خراسانی

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سید خراسانی خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

می‌گویند: انقلاب به دست نامحرمان افتاده...

 

می‌گویند: انقلاب به دست نامحرمان افتاده و از آرمان‌های اصلی خود چون «عدالت» دور افتاده است؟ پاسخ منطقی چیست؟  
 

هر چند این سؤال یا بهتر بگوییم «شبهه» از ناحیه‌ی کسانی مطرح و ترویج می‌گردد که نه تنها هیچ اعتقادی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران و اهلش ندارند و در واقع خودشان همان «نا اهلانی‌ هستند که می‌خواهند انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را مصادره و منحرف کنند»، بلکه خبر، بصیرت و انصاف نیز ندارند و از اندک شعور سیاسی نیز بی‌بهره مانده‌اند و به همین دلیل نظرات‌شان همیشه کاملاً مغایر با واقعیت‌ها و نظر ولایت و اکثریت مردم بوده و هست، اما در عین حال پاسخ لازم است.

دقت شود که در این شبهه‌ی مدعیانه و ژورنالیستی، دو محور وجود دارد که باید جداگانه مورد توجه و بحث قرار گیرند. این دو محور عبارتند از: الف – انقلاب به دست نامحرمان افتاده. ب – انقلاب از اهداف اصلی خودش چون عدالت دور افتاده.

الف – انقلاب به دست نامحرمان افتاده(؟!)



این ادعا اشاره به رهنمود حضرت امام خمینی (ره) دارد که فرمودند نگذارید انقلاب به دست نامحرمان بیافتد و می‌خواهند القا کنند که اکنون چنین شده است!

در آن دورانی که دولت در اختیار افرادی چون بازرگان و دکتر یزدی بود و در مجلس دموکرات‌ها، ملی‌گراها و حتی سلطنت‌طلبان مانور می‌دادند، صدا و سیما را قطب‌زاده‌ی معدوم اداره می‌کرد – گروهک‌های وابسته در غرب، شرق و جنوب کشور مدعی تجزیه طلبی بودند و گاه از درون دولت و حکومت مورد حمایت قرار می‌گرفتند – تروریست‌های سازماندهی شده با نفوذ به سیستم اجرایی و امنیتی، انفجارهایی چون دفتر حزب جمهوری و نیز دفتر ریاست جمهوری صورت دادند و دانشمندان، ائمه جمعه و حتی مردم عادی را ترور می‌کردند – جنگ با کشور خارجی بر ایران تحمیل شده بود و رئیس جمهور این مملکت دشمن را تقویت می‌کرد ...، یا در آن دورانی که میرحسین موسوی و بهزاد نبوی و برخی دیگر از مسئولین با اندیشه‌های مسبوق به نظام سوسیالیستی، چکسلواکی را الگو قرار داده بودند و آن به سر اقتصاد، فرهنگ و امنیت کشور آوردند که چند دهه تاوانش را می‌دهیم – در آن دورانی که «مثلث ما نمی‌توانیم» در رأس قدرت‌های سیاسی و نظامی، پایان جنگ و پذیرش قطعنامه را به امام و مردم تحمیل کردند ... – یا در آن برهه‌ای (هاشمی) که مردم انقلاب و جنگی هشت‌ساله را پشت سر گذاشته بودند و با خسارات مستقیم و غیر مستقیم جنگ مواجه و با فقر و کمبود و ... می‌ساختند، اما آقازاده‌ها، اشخاص یا گروه‌ها و جناح‌هایی که خودشان را نابغه و نخبه می‌دانستند بر سر پر کردن حساب‌های خودشان مسابقه گذاشته بودند ... – یا در آن دوران (خاتمی) که اندیشه‌ی دینی و اعتقادی خود را از امثال سروش می‌گرفتند و مردم به نام آزادی به «تظاهرات علیه خدا» دعوت می‌کردند و وزرایی چون مهاجرانی، شهردارانی چون کرباسچی و سایر مدیران، اساتید یا حتی روحانیونی که بعضاً سریعاً به آغوش اربابان انگلیسی و امریکایی خود برگشتند، و کشور در مواضع بین‌المللی به اوج هبوط سیاسی رسیده و امتیازات بسیاری را به غرب می‌دادیم و کلاً مملکت طی این 8 سال بیش از 20 سال عقب ماند و ...، کسی مدعی نشد که انقلاب به دست نامحرمان افتاده است. و امام (ره) و مردم نیز چنین نظری نداشتند و ندارند. بلکه با عشق، نشاط، جدیت و بصیرت لازم با این چالش‌ها مواجه شده و گام به گام پیش رفتند. اما اکنون که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران در اوج قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و نظامی خود قرار دارد، الگوی بیداری اسلامی در منطقه شده است، حتی دشمنان به دستآوردها و رشد علمی و اقتصادی آن اذعان دارند، در عین فراگیر شدن بحران و سونامی پولی و اقتصادی حتی در امریکا و اروپا، امواجش ایران را نگرفت، دشمنان و قدرت‌های جهانی (امریکا، انگلیس، اروپا و اسرائیل) جنگ با این کشور را غیر ممکن و خطری برای جهان قلمداد می‌کنند، به نانو تکنولوژی، تکنولوژی هسته‌ای، تکنولوژی سلول‌های بنیادین، شبیه‌سازی، صنایع الکترونیک و ماهواره، صنایع نظامی پیشرفته، ساخت زیردرییای و ... دست یافته است، می‌گویند: انقلاب به دست نامحرمان افتاده است(؟!)

ب – انقلاب از اهداف اصلی خودش چون عدالت دور افتاده است (؟!)

«ظلم و عدالت»، پرچم نیست که با پیروزی یک انقلاب پایین کشیده شود و یا بر افراشته گردد.

این مملکت با تمامی مردم ارزشمند و سرمایه‌ها و منابعش، نزدیک به دو قرن تحت استعمار مستقیم روسیه، انگلیس و امریکا بوده است و قبل از آن نیز دچار پادشاه و سلاطین احمق و خوشگذران بوده است. در اوج ادعای شکوفایی و رشدش به سوی «دروازه‌های تمدن – محمدرضا شاه» تحت اداره‌ی بهایی‌ها و سایر لوژیونرهای فراماسون و صیهوینیسم قرار گرفته بود و گستره‌ی تاریکی ظلم تمامی مملکت و آحادش را فرا گرفته بود تا این که این انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و حمایت همه جانبه‌ی مردم به ثمر نشست و با ولایت امام خامنه‌ای تداوم یافت و به رغم کمبودها، عقب‌افتادگی‌ها، ترورها، جنگ‌های داخلی و خارجی، فشار بین‌المللی، تحریم اقتصادی و ...، نه تنها برقرار ماند، بلکه روز به روز پیشرفت کرد تا ظلم را برچیند و عدالت را جایگزین نماید.

بدیهی است که برقراری عدالت، کارت شناسایی یا دفترچه بیمه نیست که آن را صادر کرده و در اختیار مردم قرار دهند، بلکه باید در همه‌ی زمینه‌ها عقب‌افتادگی‌ها جبران و رشد و پیشرفت حاصل گردد و تحقق این مهم مستلزم زمان، کار، سرمایه، ایثار، تلاش، جهاد و حرکت رو به جلو است که الحمدلله در مجموع شاهد آن هستیم. لذا مطمئن باشید که تا این نظام اسلامی برقرار است و مردم حامی «ولایت فقیه» هستند و همیشه در صحنه حضور دارند، این انقلاب به دست نامحرمان نخواهد افتاد. اگر چه ممکن است (به خاطر دانش، بینش، گرایش و ظرفیت‌های مسئولین) و شرایط جهانی، گاهی سرعت حرکت در رشد و تحقق عدالت، کندتر یا تندتر شود و در این امر نیز باید مردم بصیر و هوشیار باشند و با انتخاب اصلح، پیشرفت و تحقق عدالت را تسریع بخشند.



[ دوشنبه 91/2/4 ] [ 6:48 عصر ] [ سید امین افضلی ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه