عارف کیست
در نمط نهم اشارات جناب شیخ گوید:العرفان مبتد من تفریق و نفض و ترک و رفض ، ممعن فى جمع هو جمع صفات الحق للذات المریده بالصدق منته الى الواحد ثم وقوف
جناب خواجه در شرح آن گوید: (( عارف هنگامى که از خود بگذشت و به حق پیوست ، مى بیند هر قدرت در قدرتش مستغرق است قدرتى که متعلق به جمیع مقدورات است ، و هر علم در علمش مستغرق است علمى که هیچ چیز از او پنهان نیست ، و هر اراده وى مستغرق است است اراده اى که هیچ ممکن از او سرباز نمى زند. بلکه هر وجود و کمال وجود از او صادر است و از جانب وى فائض است . پس در این هنگام حق تعالى بصرش مى گردد که بدان مى بیند، و سمعش مى گردد که بدان مى شنود، و قدرتش مى گردد که بدان فاعل فعل است ، و علمش مى گردد که بدان مى دند، و وجودش مى گردد که بدان موجود است . پس عارف در این هنگام به حقیقت متخلق به اخلاق الله مى شود ))
چون سلطان وجود در شهود عارف عارى از لباست اوهام مشهود گشت و دید که غیرتش غیر در جهان نگذاشت لاجرم عین جمله اشیاء شد، تعینات و کثرات را سرابى مى بیند و باطن (( و من الما کل شى حى )) برایش ظهور مى کند که آن حقیقت قاهر بر کل را در همه جا متجلى مى نگرد و نسبت اشیا را به او چون نسبت مقید به مطلق و مشتق به مصدر مشاهده مى کند بلکه واقع را فوق این اصطلاحات مى یابد.
اى بسا که در این اتصال به عالم قدس از این عالم ذاهل شود و از آنچه که در این عالم است غافل گردد و از وى اخلال به تکالیف شرعى سرزند، که به این اخلال گناهکار نباشد، زیرا در این حال غیر مکلف است ، لذا صاحب غلبه عشق از خود آگاه نیست ، آنچه مست مى کند او را گناه نیست .
رشته تسبیحم ار بگسست معذرم بدار |
دستم اندر ساعد ساقى سیمین ساق بود |
[ یکشنبه 90/8/1 ] [ 12:6 عصر ] [ سید امین افضلی ]
چرا حضرت علی (ع) میفرمایند: زن ناقص العقل و الایمان است؟ گاهی حادثه یا موضوعی در اثر یک سلسله عوامل تاریخی، زمان، مکان و... ستایش یا نکوهش میشود، اما نه به این معنی که اصل طبیعت آن شیء قابل ستایش یا مستحق نکوهش باشد; بلکه احتمال دارد زمینه یا دلیل خاصی باعث این ستایش یا نکوهش شده باشد.
بخشی از نکوهشهای نهج البلاغه راجع به زن، ظاهراً به جریان جنگ جمل بر میگردد; یعنی جنگی که به شهادت تاریخ، زمینة دو جنگ صفین و نهروان را فراهم آورد و در نهایت منجر به شهادت مظلومانة حضرت علی(ع) و پایان حکومت عادلانهاش گردید; بنابراین میتوان گفت: انگیزة حضرت (ع) در بیان آن خطبه، انگشت گذاردن روی نقاط ضعفی است که در نوع زنان موجود بوده و میتوانسته خطرساز باشد. آری اگر بنا باشد زنی رهبری سیاسی و زمام مسائل حکومتی را در دست گیرد، نباید چنان نقاط ضعفی را در وی نادیده گرفت، چنان که مردان هم بدون داشتن لیاقت و قابلیتهای لازم، نمیتوانند مسئولیتهای رهبری و حکومتی را به عهده گیرند.
در واقع حضرت (ع) خواستهاند با اشاره به نقاط ضعف موجود در نوع زنان، به انبوه مردمی که چشم و گوش بسته به دنبال یک زن راه افتاده و علیه امام عادل خویش فتنهای برپا ساختهاند، هشدار داده و آنان را از ادامة حرکت در مسیر باطل و خطرساز باز دارند.
[ یکشنبه 90/8/1 ] [ 11:54 صبح ] [ سید امین افضلی ]
معنای" عشق " از نظر قرآن و روایات چیست و رابطه آن با "عقل " چگونه است ؟
"عشق" به معنای محبت شدید و علاقه خاص است. در قرآن کلمه عشق به صراحت نیامده، امّا از مفاهیم دیگری که معنای عشق را می رساند، نام برده شده است: "بعضی از مردم معبود هایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب می کنند و آن ها را چون خدا دوست می دارند، امّا آن ها که ایمان دارند، عشقشان به خدا (از مشرکان نسبت به معبوهاشان) شدید تر است".[بقره (2) آیه 165]
در این آیه شریفه، شد حبّ و علاقمندی به عشق تفسیر شده است.
در روایات و احادیث، از "عشق" نام برده شده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: "با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت است و با عشق عبادت کند".[بحارالانوار، ج 67، ص 253، حدیث 10]
علاّمه مجلسی بعد از ذکر حدیث می فرماید: عشق به معنای زیاده روی در دوست داشتن و محبت است. گاهی خیال می شود عشق، مخصوص علاقه داشتن به امور باطل است، به همین جهت در علاقه به خدا به کار نمی رود، اما این حدیث بر خلاف پندار مزبور است؟ آن چه در مورد مذمت و سرزنش است، عشق جسمانی، حیوانی و شهوانی است و آن چه مورد مدح و ستایش قرار گرفته، عشق روحانی و انسانی می باشد. عشق نوع اوّل به مجرّد وصال و رسیدن به آن، فانی شده و از بین می رود و عشق از نوع دوم تا ابد باقی و پایدار است.[بحارالانوار، ج 67، ص 254]
[ یکشنبه 90/8/1 ] [ 11:52 صبح ] [ سید امین افضلی ]
واقعیت های عجیب و غریب در دنیا کم نیستند. برخی از آنها باورپذیرند و برخی دیگر آن قدر عجیب به نظر می رسند که باورشان سخت است. امروز 8 واقعیت جهانی را که شاید خیلی از شما آنها را به سختی باور کنید از 8 گوشه دنیا برای شما شرح می دهیم:
1) چینی ها سگ می خورند: شاید شما هم شنیده باشید که می گویند چینی ها علاقه شدیدی به گوشت سگ دارند. این موضوع برای مردم بسیاری از کشورها، بویژه آنهایی که سگ را بهترین دوست انسان می دانند، غیرقابل باور است و معتقدند این حرف ها دروغ یا خرافه است، اما باور باید کرد که چینی ها گوشت سگ می خورند. با آنکه مقامات «پکن» در آخرین دوره از بازی های المپیک، سرو گوشت سگ را در رستوران ها ممنوع اعلام کردند باز هم این غذای محبوب از منوی غذاها محو نشده و نزدیک به 7 هزار سال است که چینی ها سگ شکار کرده و گوشت آن را می خورند. البته در حال حاضر نسبت به چند هزار سال گذشته به نظر می رسد چینی ها مهربان تر شده و به دوستی با این حیوان علاقه پیدا کرده اند.
[ یکشنبه 90/8/1 ] [ 11:45 صبح ] [ سید امین افضلی ]
ناگهان در نماز جمعه شهر عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لبها ذکر یا صاحب الزمان (عج) گل کرد
[ یکشنبه 90/8/1 ] [ 10:37 صبح ] [ سید امین افضلی ]