نامه دختر شهید ایرانمنش به پدرش
شهید حمید ایرانمنش، فرمانده گردان 408امام حسین(علیه السلام)لشگر 41ثارالله شهید ایرانمنش سال 1334 درکرمان و در خانواده ای متدین پا به عرصه وجود گذاشت. علی رغم مشکلات فراوان تحصیل خود را با موفقیت به پایان رساند. در سالی که توام بود با تحصیل تجربه های زیادی را جمع می کرد. در سال 1355 به خدمت سربازی رفت اما نتوانست زورگویی و ستم مأمورین شاهنشاهی را تحمل کند و شبانه محل خدمت خود را ترک کرد. در همان سال مادرش را از دست داد چندی بعد پدر نیز از دنیا رفت و او به تنهایی عهده دار مخارج خانه شد. در سال 59 به علت وضع کردستان به همراه همرزم خود شهید عرب نژاد برای سرکوبی ضد انقلابیون به مهاباد عزیمت کرد و بعد به جبهه ها شتافت.
همسر شهید می گوید: به او حمید چریک می گفتند. اخلاقش خوب و مهربان و صمیمی بود، به بزرگترها احترام می گذاشت، از نظر اخلاقی بی اندازه خوب بود. حدود سه سال با هم زندگی کردیم. قبل از جنگ مأموریت غیر جنگی می رفت به مهاباد و کردستان. او چهار ماه در تهران دوره چریکی دید. جنگ که شروع شد به جبهه رفتند. دو ماه می ماندند و بعد یه مرخصی کوتاه می آمدند .مرخصی زیاد طول نمی کشید سراسر چهار روز بیشتر نبود و توی این سه چهار روز عجله داشت که به جبهه برگردد از او سوال کردم؟ حتماً دائم توی جبهه هستی. می گفت توی جبهه به من نیاز دارند باید حتماً بروم. از او می پرسیدم در جبهه چه مسئولتی داری نمی گفتند. می گفت: کاری انجام نمی دهم رزمنده ها که به خط مقدم می روند مواظب وسایلشان هستم.
شهید ایرانمنش بارها در جبهه از ناحیه پا و کمر مجروح شد و گواه صادق این مجاهدتها مدال فتح است که از طرف آیت ا... خامنه ای به دخترش عطا گردید. سرانجام در تاریخ 2/2/61 به خیل شهیدان پیوست.
ایشان در جبهه فرمانده گردان عملیاتی بودند. دو د فعه به شدت مجروح شدند و در عملیات بیت المقدس و عملیات فتح المبین تمام بدنشان پر از ترکش بود و می بایست عمل کند. مسافرت کوتاهی به شیراز داشتند وقتی برگشتند یکی از همرزمانشان گفتند شما دیگر به جبهه نروید شهید گفت نه من می روم .او گفت وضعتان خوب نیست. آمد خانه و گفت :بعد از عمل می روم. رفت بیرون و آمد گفت: نه من باید بروم جبهه ساکشان را مرتب کردند و رفتند 15 روز بعد خبر شهادتشان را آوردند.
وصیت نامه شهید ایرانمنش : بسمه تعالی
السلام علیک یا ابا عبدا... الحسین. لبیک، لبیک، لبیک
خدایا اگر بخواهی از ما بگذری از فضل و احسان تو است نه شایستگی ما و اگر بخواهی ما را به کیفر برسانی از عدل و دادگری توست.
بخششت را بر ما آسان فرما و بگذر از گناهان ما، ما را از کیفرت رها کن. ما را طاقت و توانایی دادگری تو نیست و ما را به عفو و کرم خودت ببخش. آمین.
با سلام و درود به خدا و رسول و ائمه اطهار و امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و ملت شهید پرور ایران.
این وصیتنامه من به امتی قهرمان و شهید پرور است که برای بهای آزادی دین و شرف اسلامی این سرزمین بهای گرانبهایی پرداخته اند و هنوز هم تا به ثمر رساندن این نهال به درختی پر ثمر و پر میوه های شیرین این سرزمین بزرگ اسلامی که وجب به وجب خاک آن بوی عطری دلپذیر از عطرهای بهشت خدایی را میدهد و باید قدر این نعمت خدا داده را بدانیم و بیشتر به قیمت خون و جان و مال به این نهال تازه تولد یافته بپردازیم.
مسائلی چند به شما ملت، به عنوان فرزندی کوچک از فرزندان شما، متذکر می شوم و اگر به سادگی از این مسئله بگذرید بدانید دچار عذابی سخت خواهید شد. همانطور که می دا نید خداوند دلایل وجودی خودش را به وسیله پیامبران به دیده های عقل بر شما می نماید و بعد آنهایی که ایمان آورده اند ؛ او آنها را مورد امتحانات سخت و شدید قرار می دهد تا ببیند که آیا لایق هستند که نعماتش را باز بر آنهابگستراند. شاید دقت نکنید اطراف شما پراکنده است. خطر کودتا، خطر حملات نظامی، خطرات درگیریهای داخلی و توطئه های سران بعضی کشورهای مرتجع منطقه عرب و کشورهای بلوک شرق و غرب و در رأس آن آمریکای جنایتکار .
خداوند تمام حیله هایشان را برای از بین بردن اسلام به خودشان برگردانده است و آخرین حربه ای را که توانسته اند علم کنند به حساب خودشان طرح کمپ دیوید دوم بوده است که بر خی از حاکمان نالایق عرب می خواهند دو دستی بیت المقدس راتقدیم آقای بگین نمایند.
تنها نگرانی آنها این است که آمریکای جنایتکار فقط عشرتکده های ما را گرمتر کند و انبارهای مهماتشان را از هر بنجلی پر سازد و محافظت آنها را هم به عهده داشته باشد. بقیه مردم محروم فلسطین و دیگر مردم فقیر بلاد اسلامی در هر شرایطی باشندبه این حاکمان چه مربوط است.
ای جوانان عزیز و ای خواهران، ای مادران و ای پدران به خصوص روی سخنم با شماست بگذارید فرزندانتان با آداب و سنن اسلامی بزرگ شوند و سعی کنید به بعد سیاسی و رکن اساسی اسلامی که به آن توجه دارد و ملت هم آگاه به آن شده است از دست ندهید. قرآن را جهت هدایت، نهج البلاغه را جهت مردم داری و طریقه حکومت، صحیفه سجادیه را جهت آمرزش و طلب مغفرت و دعا به درگاه خدا را از دست ندهید که که همین 3 رکن است که حافظ شما امت شهید پرور اسلامی میباشد. برای اینکه طنابهای محکمی هستند جهت بالا رفتن از آن به طرف خداوند.
شما به دوران زندگی پیامبر توجه کنید و بروید مطالعه نمایید که چه رنج هایی متحمل شده اند در آن گرمای شعب ابی طالب و گرمای سخت آن و چه جنگها و ناراحتیها را متحمل نگردید .خوب شما مسلمانید پس بیائید کمی فکر کنید یک شبه که نمی شود تمام مسائل و مشکلات انقلاب تمام عیار اسلامی ما را حل کرد. شما یک کشور در دنیا نشانشان دهید که انقلاب بکند ولی به خط سازش یا به شرق یا به غرب نگراییده باشد و ما انقلابمان مسائل داخلی و گرفتاری های اقتصادی به اضافه مسئله جنگ و مسائل طبیعی مانند سیل و زلزله همه را در برگرفته است ولی با تمام این مشکلات چون توکل ما بر خدا است خدا هم ما را یاری میدهد. شما ملت چون قوم اسرائیل ناسپاسی را پیشه نگیرید و بهانه های سخت بر سر دولت اسلامی هر روز نتراشید سعی کنید که مشکلات را بکلی از دولت در کلیه زمینه ها بردارید.
سختی هم با دادگاههای انقلاب باید همچنانکه با قاطعیت با منافقین مبارزه نموده است با تروریستهای اقتصادی هم مبارزه کند و آن را محکمتر بر آنان فرود آورد تا بلکه شبی گرسنه ای با شکم سیر بخواب رود.
و در آخرین صحبت هایم روی سخنم با مسئولین امور تربیتی جامعه از روحانیت تا معلمان است، روحانیت متعهد شدیدتر کار کنند. شناسایی اسلام واقعی و معلمین فرزندان مردم را بطور امانتی سالم از لحاظ جسمی و روحی تحویل آینده بدهند علی الخصوص کودکان پرورشگاه رسیدگی بیشتری باید بگردد. در پایان وصیتم از تمام ملت خواستارم شهدای خودتان را فراموش نکنید.
حمید ایرانمنش
نامه دختر شهید ایرانمنش به پدرش : سلام بر لاله سرخ من، ای پدرم که لبیک به ندای رهبر گفتی و در گلستان انسانیت جای گرفتی و به من آموختی که تا جان در بدن دارم به اسلام و مسلمین فداکار باشم و راه پر افتخار تو را با جدیت و تلاش بی امان در پی گیر باشم. اینک تو رفتی و من هستم که تا پای جان و روح که در بدن دارم با مدد پروردگارم خون پاک تو و یارانت را پاسداری نمایم.
[ شنبه 91/2/2 ] [ 9:50 صبح ] [ سید امین افضلی ]