[ سه شنبه 90/8/24 ] [ 9:12 صبح ] [ سید امین افضلی ]
یکشنبه هفدهم ذیالحجّة سال دهم هجری قمری، 26 اسفند سال دهم هجری شمسی، هفدهم مارس 632 میلادی
کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدّس پنج نور پاک، پیامبر، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام- که این کاروان را بر افلاکیان شرف میبخشد- پس از گذشتن از “عُسفان” به “قُدَید” رسیده است و اینک تا “جحفه” که “غدیرخم” کنار آن قرار دارد، راهی باقی نیست.
آنچه در غدیر برای مردم بیان میشود بزرگترین پیام اسلام، یعنی ولایت اهل بیت علیهم السلام میباشد که اهمیّت آن از هر اصل دیگری در اسلام برتر است. نماز که خود ستون دین است، به هنگام سفر، کوتاه و شکسته خوانده میشود و در حالاتی، ساقط است یا روزه بر کهنسالان و بیماران و مسافران حرام شمرده شده است؛ اما ولایت بر هر زن و مرد، پیر و جوان، کوچک و بزرگ…. واجب است و تخلّف از آن در هیچ هنگامی جایز نیست. غدیر خود حکایتِ متخلّف از ولایت را چنین گزارش میکند:
در آخرین ساعات روز سوم واقعة غدیر یعنی 21 ذیالحجه، “حارث فِهْری” با دوازده نفر از یارانش نزد پیامبر صلی الله علیه و آله میآید: ای محمّد، سؤالی دارم! این که دربارة علیّبن ابیطالب گفتی: «مَن کنتُ مولاهُ فَعلیٌّ مَولاه..» از جانب پروردگار بود یا گفتة خود توست؟
پیشوای اسلام پاسخ میدهد: «خداوند به من وحی کرده است و واسطة بین خدا و من، جبرئیل است. من اعلام کنندة پیام خداوندم و بدون اجازة پروردگارم خبری نمیدهم.» مرد نگونبخت بد نهاد میغرّد: «خدایا! اگر آن چه محمّد میگوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر من بیفکن و عذابی دردناک فرو فرست.»
همین که سخن حارث تمام میشود و به راه میافتد، خداوند سنگی از آسمان بر او میفرستد که وی را دردم هلاک میگرداند و ماجرای اصحاب فیل، در برابر دیدگان یکصدوبیست هزار حاضر در وادی غدیر، تکرار میشود. آن گاه فرشتة وحی فرود میآید:
«سَأَلَ سائلُ بِعذابٍ واقعٍ ، للکافرینَ لیسَ لَهُ دافعٌ» (معارج/1و2)1
«سؤال کنندهای، عذابی را که وقوعش حتمی است طلب میکند. (او بداند که این عذاب) کافران را در برمیگیرد و هیچکس را توان دفعِ آن نیست.»
[ دوشنبه 90/8/23 ] [ 12:33 صبح ] [ سید امین افضلی ]
اطلاق شیعه بر دوستان و پیروان علی ـ علیه السلام ـ، نخست، از طرف پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ صورت گرفته است. این مطلب، در احادیث متعددی که از آن حضرت روایت شده، مطرح شده است. چنان که سیوطی از جابر بن عبدالله انصاری و ابن عباس و علی ـ علیه السلام ـ روایت کرده که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در تفسیر آیهی «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّة» (بیّنه / 7) اشاره به علی ـ علیه السلام ـ کرده و فرمودهاند: «تو و شیعیانت» روز قیامت، رستگار خواهید بود.»[3]
در تاریخ شیعه، فرقههایی پدید آمده است، که بسیاری از آنها منقرض شدهاند، و بحث دربارهی آنها فایدهی چندانی ندارد. فرقههای اصلی شیعه که هم اکنون نیز موجودند عبارتند از: شیعهی اثنا عشریه، شیعهی زندیّه، و شیعهی اسماعیلیه، دربارهی هر یک از آنها در فصلی جداگانه، به اختصار بحث خواهیم کرد. موضوع بحث در این فصل، شیعهی اثنا عشریه است.
وجه تسمیه
اکثریت شیعه، را شیعهی امامیه یا اثنا عشریه تشکیل میدهد،از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را دوازده نفر میدانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شدهاند. نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روایت شده، بیان گردیده است آنان عبارتند از:
1ـ علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ 2ـ حسن بن علی ـ علیه السلام ـ 3ـ حسین بن علی ـ علیه السلام ـ 4ـ علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ (امام سجّاد) 5ـ محمد بن علی (امام باقر ـ علیه السلام ـ ) 6ـ جعفر بن محمد (امام صادق ـ علیه السلام ـ ) 7ـ موسی بن جعفر (امام کاظم ـ علیه السلام ـ ) 8ـ علی بن موسی (امام رضا ـ علیه السلام ـ )9ـ محمد بن علی (امام جواد ـ علیه السلام ـ ) 10ـ علی بن محمد (امام هادی ـ علیه السلام ـ ) 11ـ حسن بن علی (امام عسکری ـ علیه السلام ـ ) 12ـ حجة بن الحسن (مهدی موعود ـ عج ـ).
شیعهی اثنا عشریه بر مسئلهی امامت تأکید خاصّی داشته و عصمت امام و افضیلت او را بر دیگر افراد امت اسلامی بسیار مهم و اساسی میداند. و از طرفی، امامت را، پس از سه امام نخست، منحصر در فرزندان امام حسین میداند. با توجه به این عقاید ویژه دربارهی امامت، به «امامیه» شهرت یافته است.
شیخ مفید، پس از تعریف شیعه به کسانی که به امامت بلافصل علی ـ علیه السلام ـ عقیده دارند دربارهی شیعهی گفته است: «این عنوان، مخصوص آن دسته از شیعه است که به وجود امام در هر زمان، و وجوب نصّ جلّی، و عصمت و کمال برای هر امامی معتقد است، و امامت را (غیر از سه امام نخست) منحصر در فرزندان امام حسین ـ علیه السلام ـ میداند...»
[ دوشنبه 90/8/23 ] [ 12:30 صبح ] [ سید امین افضلی ]
روشنفکران تاریخ و ای دلسوزان بشریّت، آیا می پندارید که نبی اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- جامعه اسلامی را که 23 سال با رنج و مشقّت پرورش داده، بدون رهبر و جانشین رها می کند؟
و منتظر است تا شما بعد از او، خودتان با برگزاری شورا و نظرخواهی احمقانه تان برای پیامبر و جامعه اسلامی خلیفه و جانشین تعیین کنید؟
رسولی که از جوانی به محمد امین شهرت داشت، به فرمان الهی دستور توقف حاجیان را در بیابان گرم و سوزان غدیر خم صادر می فرماید. اعلام می دارد که رفتگان باز آیند و آنانی که هنوز نرسیده اند برسند.
سپس با جهاز اشتران کاروان، منبری به پا کرده بر روی آن ایستاده و طی خطابه و سخنرانی طولانی که آخرین کلام و گفتار رسمی و علنی پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- قبل از وفاتشان بود؛ امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- را به طور آشکارا و علنی به تمامی حاضران معرفی کرده و ایشان را ولی و جانشین و امام پس از خود قرار می دهند. همان طور که بارها و بارها این نکته را به مردم گوش زد کرده بودند. از همان دعوت عشیره تا به امروز. و امروز آخرین بار و اتمام حجّت برای همگان بود و از حاضران می خواهند تا به غائبان پیام- من کنت مولا فهذا علی مولا- را برسانند.
اینک پیام غدیر به لطف امام غدیر بعد از 1400 سال به ما هم رسید و هنگامه آن رسیده که ما نیز همچون غدیریان آن زمان که با مولای خود دست بیعت دادند، با مولا و سرور و صاحب خود دست بیعت دهیم.
و صبحگاهان با سردادنِ سرود صبحگاهی دعای عهد، عهدی تازه با امام خود امضاء کنیم که پیوسته در رکاب آن حضرت قدم بر داشته، تا شاید جز دوستارانش قرارمان دهد. و امید آن داریم که باقی مانده از عمرمان را در دوران ظهور و حضور حضرتش سپری کنیم.
[ دوشنبه 90/8/23 ] [ 12:22 صبح ] [ سید امین افضلی ]
سماللَّهالرّحمنالرّحیم
به همهى دانشآموختگان عزیزِ دانشگاههاى ارتش جمهورى اسلامى ایران و نیز به همهى جوانان عزیزى که سردوشى گرفتند و وارد خیل عظیمِ مجاهدان ارتش جمهورى اسلامى ایران شدند، تبریک عرض میکنم.
براى ما هم عیدى است، شایستهى تبریکى است که این تعداد جوانهاى مؤمن، باصفا، نورانى، دانشآموخته و دانشطلب، وارد مجموعهى عظیم نیروهاى مسلح و ارتش جمهورى اسلامى میشوند. حقیقتاً در هر یک از بازدیدهائى که با شما جوانان مؤمن دیدارى هست، خداى متعال را از اعماق جان سپاس میگوئیم، خدا را شکر میکنیم. شما هم بر این توفیقهاى بزرگ، خدا را سپاس بگوئید.
دانشگاههاى ارتش جمهورى اسلامى ایران کانون علم و جهاد است. آنچه انسان روزبهروز بیشتر احساس میکند، عطر معنویت و تدین و ایمانى است که در این دانشگاهها استشمام میشود؛ این جاى خرسندى است، جاى خوشحالى است. دانشگاهى از جهات علمى، فعال؛ دانشجویان علاقهمند، اساتید خوب، فرماندهاى که خود یک چهرهى علمى است؛ علاوهى بر این، فضاى آمادگىهاى مجاهدانهى مؤمنانه؛ رزمایش و آموزشهاى رزمى در هواى گرم ماه رمضانِ مرداد ماه و تیر ماه؛ روزه گرفتن جمع زیادى از دانشجویان دانشگاه در همهى هفتهها - هفتهاى یک روز و بعضى بیشتر؛ این اطلاعى است که من دارم - اینها چیزهائى است که نه در کشور و میهن ما، در دنیاى اسلام، در میان نیروهاى مسلح، بىسابقه است. اینها آفریدهى همت بلند ملتى است که بر برافراشتن پرچم ایمان و اسلام و دیانت، همت گماشته است. نیروهاى مسلحى که براى خدا، در راه خدا و براى آرمانهاى الهى درس میخوانند، آموزش مىبینند، زحمت میکشند، خود را آماده میکنند و هنگامى که فرصت مجاهدت و دفاع دست بدهد، با فداکارى وارد میدان میشوند، عزت اسلام و مسلمینند، عزت کشورند.
شما عزیز و عزتمندید. عزت شما از دو جهت است: یکى از این جهت که در راه علم، در راه جهاد و با زلال معنویت و ایمان، جوانىِ ارجمند خودتان را میگذرانید؛ این عزت است. «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛(1) عزت متعلق به خدا و پیامبر و مؤمنان است. و شما با این شیوه، در خیل مؤمنان داخلید.
ادامه مطلب...
[ یکشنبه 90/8/22 ] [ 8:12 عصر ] [ سید امین افضلی ]